جدول جو
جدول جو

معنی نمایان کردن - جستجوی لغت در جدول جو

نمایان کردن
(غَ غَ خَ دی دَ)
ظاهرکردن. واضح و آشکار کردن. بیان کردن. روشن نمودن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
ظاهر شدن، آشکار شدن
فرهنگ فارسی عمید
(فِ فِ دَ تَ اَ کَ دَ)
مبارکباد دادن. (آنندراج از غوامض سخن). رجوع به همایون کنان شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
ظاهر شدن آشکار گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
ليرمز
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
Loom
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
Typify
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
typifier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
apparaître
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
typisieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
олицетворять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
auftauchen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
opduiken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
з'являтися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
возникать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
pojawić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
emerger
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نمایان شدن
تصویر نمایان شدن
surgir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
tipificar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
tipificar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
charakteryzować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
уособлювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
tipizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
نمونہ بنانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
ตัวอย่าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
לסמל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
代表する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
representeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
대표하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
simgeleştirmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
menggambarkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
উপমা দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
उदाहरण देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نمادین کردن
تصویر نمادین کردن
دیکشنری فارسی به چینی